سایت تخصصی استاد شهید براعتی

دوران کودکی

جناب حجت الاسلام و المسلمین براعتی در 1343در یکی از روستاهای شهر ارومیه به نام بزرگ آباد و در یک خانواده مذهبی و دینی دیده به جهان گشود.پدر ایشان دارای روحیات معنوی بوده و درس طلبگی خوانده بود، و به همین خاطر ایشان در همان دوران کودکی با دین و قرآن و اسلام آشنایی پیدا کرد. بطوریکه قبل از رسیدن به سن تکلیف نماز می خواند.او تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان برد  وبرای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی به همراه خانواده به شهر ارومیه مهاجرت کرد.

 

دوران انقلاب

تحصیلات ایشان در مقطع راهنمایی مصادف با حوادث دوران انقلاب بوده و با توجه به ذوق و علاقه ای که در وجود ایشان نسبت به فعالیت های مذهبی و انقلابی وجود داشت، در آستانه انقلاب سال 1357 در جرگه نوجوانانی بود که در راهپیمایی ها شرکت  می کرد و به کار های انقلابی مبادرت می نمود ، بطوریکه بعد از پیروزی انقلاب نیز در کنار ادامه تحصیل ،داوطلبانه در کمیته انقلاب اسلامی شروع به فعالیت نمود تا اینکه عضو  این کمیته شد.

 

تحصیلات حوزوی و حضور در جبهه

تحصیلات استاد در مقطع دبیرستان مصادف با جنگ ایران عراق شد که در همان سالها نیز مجدانه ومستمر در میادین جبهه حضور پرشور داشت.در سال 1362 بعد زا کسب مدرک دیپلم برای وسعت بخشیدن به فعالیت های خود ، به حوزه علمیه روی آورد و تحصیلات خود را در مدرسه علوم دینی حضرت ولیعصر (عج) شهر تبریز شروع کرد.ایشان در کنار تحصیلات حوزوی ،حضور مستمر خود را در جبهه های حق علیه باطل ادامه داد تا اینکه در سال 1365به همراه چند تن از دوستانش در همانجا لباس مقدس روحانیت را به تن کرد.رغبت او برای حضور در جبهه بقدری زیاد بود که شهادت برادر کوچکش در عملیات کربلای پنج عزم واراده او را ، حتی به اندازه سر سوزنی ، تغییر نداد بلکه نسبت به شهادت برادرش غبطه می خورد و می گفت که ای کاش من هم شهید می شدم.در همان سال بعد از بازگشت از جبهه ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد.بعد از چند سال تحصیل در حوزه علمیه تبریز ،برای ادامه تحصیل به شهر قم عزیمت کرد.تمایل او به اقامت در شهر قم بخاطر شرکت در کلاس ها  درس اساتید بزرگی چون آیت الله مکارم شیرازی ، آیت الله جعفر سبحانی ، بخصوص آیت الله جوتدی آملی و سایر مراجع اعظام بود که در نهایت حدود پانزده سال به طول انجامید.

 

مطالعات جانبی و حفظ قرآن

با توجه به اینکه ذهن خلاقی داشت برای انجام دادن کار هایش برنامه ریزی کرده بود،بطوریکه از کمترین زمان بیشترین استفاده را برد،چنانکه در کنار تحصیل در حوزه تمام کتاب های شهید مطهری ،آیت الله جوتدی آملی ،آیت الله حسن زاده آملی ،علامه جعفری و علامه طباطبائی  را هم مطلالعه و فیش برداری کرده بود ودر کنار ان امور روزانه چند ساعت به حفظ قرآن مبادرت می فرمود ، و گاه در عرض ساعتی چند جزء از قرآن را مرور می کرد.در اواخر سال 1380 بعد از تلاش بسیار توانست کل قرآن را حفظ کند، انس قرآن چنان در جان و روح او رخنه کرده بود که تمامی ،اعمال و رفتار و گفتارش قرآنی و مطابق با کلام الله بود.

 

هجرت به تبریز

بعد از سال ها اقامت در شهر مقدس قم و تلمذ از اساتید بزرگوار ، در سال 1380 به اصرار مسئولین به تبریز هجرت کرد ودر آنجا مسئولیت حوزه نمایندگی ولایت فقیه در دانشگاه علوم پزشکی تبریز را به عهده گرفت ، ولی به این مسئولیت اکتفاء نکرد  ودر کنار آن بدونه کمترین چشم داشتی به تبلیغ دین اسلام و قرآن پرداخت که از آنجمله  می توان به  ارائه سخنرانی ها در ضمینه تفسیر موضوعی قرآن در مساجد مهم و محوری شهر تبریز اشاره نمود که فواید و برکات بسیاری را در پی داشت.ایشان از ابتداء طلبگی تا پایان عمر ، برای تبلیغ معارف دینی ریالی  از مساجد  و سا زمان ها دریافت نکرد و این خصیصه کم نظیر ، ایشان ر دوست داشتنی تر و اثر گذار تر کرده بود.

 

مراجعت به زادگاه

بالاخره در سال 1383 با اصرار دوستان به شهر ارومیه که شهر پدری ایشان بود ، برگشت و به محض استقرار در ارومیه ، فعالیت های خود را با خلوص تمام از سر گرفت.در ابتداء برای مدتی مسئولیت نهاد نمایندگی مقام معضم رهبری در دانشگاه آزاد را بر عهده گرفت و بعد از آن مدیریت سازمان حج و اوقاف استان آذر بایجان غربی به او واگذار شد.ایشان با توجه با عهدی که با خون شهداء بسته بود ،کوچکترین خیانتی را نسبت به بیت المال و اموال دولتی که در اختیارشان بود، جایز نمی شمرد.وسواس وی در  حراست  از اموال بیت المال به حدی بود که هر از گاهی  گلایه کم رنگ دوستان را در پی داشت.هر چند که مسئولیت سنگینی بر دوش استاد بود ولی با وجود آن ، فعالیت های دینی و قرانی ایشان همچان ادامه داشت و علاوه بر برپایی نماز  مغرب و عشاء در یکی از مساجد، کلاس های  تفسیر موضوعی قرآن  و جلسات  پرسش  و پاسخ را در مساجد مختلف برگزار می کرد.سرانجام استاد براعتی ،بسیجی مخلص حضرت امام(ره)، مجاهد سال های جنگ ، واعظ  ومبلغ توانای دین ، یاور و راهنمای جوانان ، اسوه و الگوی طلاب علوم دینی و حافظ و مفسر قرآن ، در ششم اردیبهشت  سال 1388 در سن 45 سالگی  دیده از جهان فرو بست.از خصوصیات بارز  او در زندگی خانوادگی و در معاشرات با دیگران ، می توان به مهربانی ،خوش رفتاری ، اداره و همت بسیار ، ایمان و اعتقاد ، تواضع  و خلاقیت و ابتکار،خلوص نیت ،عدم دلبستگی در انجام  وظایف شرعی و اجتماعی در نهایت به دوستی اهل بیت عصمت و طهارت اشاره کرد.

شهادت

در تاریخ 7 اردیبهشت 1388 شهید راه امربه معروف و نهی از منکر شد...

و زبان قاصر از شهادتش...

نظرات (۵)

آیا  دیده از جهان بست یا دیده اش را از جهان بستند؟

پاسخ:
سلام شهید عمل به معروف ها شدند...
سلام....خدا قوت...چرا به ایشون میگن شهید؟؟؟ مگه ایشون سکته نکرده بودند؟؟؟؟
پاسخ:
سلام...سکته!!!ایشان را مسموم کردند...

جامعه ما از درک ایشان محروم ماند. استاد براعتی چشمه ای بود که طاقت نیاوردند جوشش او را ببینند و خروش او را تاب بیاورند. دوستی می گفت از جلسات اخلاق او در دانشگاه/ حوزه دانشجویی... می گفت همه گریه می کردیم  و در حالی عجیب  کلاس برگزار می شد ....

خوشا به حال او که نام و یادش زنده است و انشالله اهل رجعت خواهد بود ...

رحمت خدا بر این مرد بزرگ ... خدا لعنت کند قاتلانش را 

ایشان مرد بزرگواری بودند برادر زاده اش دوست صمیمی من هست

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی